انشا در مورد بوی خاک پس از باران
بوی خاک پس از باران یکی از بهرتین حس ها در زندگی هر فردی می باشد که باعث می شود هر فردی با استشمام ان سرحال بیاید و بتواند یک حس بسیار عالی را تجربه نماید و برای این حس زیبا می توان متن های جالب و زیبایی نوشت و برای دیگران آن را یادآوری نمود.
مقدمه
باران یعنی بوی کاهگل خانه مادر بزرگ ، باران که می بارد بوی کاهگل به مشام می رسد و آدمی را مدهوش و افسونگر می کند این بوی خاک …
بدنه کلی
باران که میبارد همه خوشحال میشوند و من خوشحال تر. چون عاشق بوی باران هستم ، وقتی نم نم باران میبارد و بوی خاک در هوای لطیف بارانی پراکنده میشود چنان احساس ارامش میکنم که گویی دنیا مال من است. نفس های عمیق میکشم و زندگی را با تمام وجود حس میکنم. انگار تا قبل از باران مرده بودم ، الان زنده هستم و زندگی میکنم.
بوی خاک که به مشامم میرسد ، غرقِ خالق هستی میشوم و همچنان که نفس های عمیق و ارام بخش میکشم خدا را شکر میکنم بابت این بوی خاک ، این بوی ناب.
وقتی بوی خاک به مشمامم میرسد در خاطراتم به روستا سفر میکنم ، جایی که بوی خاک باران خورده با دیوارهای کاهگلی معنی پیدا میکند. ای کاش یک دهاتی بودم و حداقل سالی چند بار میتوانستم بوی خاک را با قلبم احساس کنم.
ای کاش میشد بوی خاک باران خورده را در شیشه های عطر محصور کرد چون بوی خاک از بهترین عطرهاست، عطری که یاداور خداست.
نتیجه
باران زیباست ، بوی خاک باران خورده زیباست ، بوی باران مرا می برد به دوران کودکی ، به آن زمان که خانه ها کاهگلی بود ، ان زمان که خدا در همین نزدیکی بود.
The post انشا در مورد بوی خاک پس از باران appeared first on پرشین بکس.