جواب صحیح: گزینه ۳
سوال پیامکی برنامه ی خندوانه پنجشنبه ۲۲ مرداد:
چرا نهایتا مدیر مدرسه از مدرسه استعفا کرد؟
۱- قصد مهاجرت به شهر دیگری را داشت
۲- رئیس فرهنگ قصد برکناری او را داشت.
۳- قوه ی قضاییه به اعتراض های او رسیدگی نمی کرد
راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. دبستان «شش کلاسه نوبنیاد» ی در «دو طبقه بود و نوساز بود و در دامنهٔ کوه تنها افتاده بود. و آفتاب رو بود . یک فرهنگ دوست خر پول، عمارتش را وسط زمین خودش ساخته بود و بیست و پنج ساله در اختیار فرهنگ گذاشته بود که مدرسه اش کنند و رفت و آمد بشود و جادهها کوبیده بشود و این قدر ازین بشودها بشود، تا دل ننه باباها بسوزد و برای اینکه راه بچه هاشان را کوتاه بکنند، بیایند همان اطراف مدرسه را بخرند و خانه بسازند و زمین یارو از متری یک عباسی بشود صد تومان».
مدیر که خود را هیچکاره می داند و آمده تا گوشه ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواری سرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد» روبرو می شود. پس همه توان خود را به کار می گیرد تا کمبودها و نارساییها را به گونه ای سروسامان دهد. از آنجا که فرهنگ همکاری اندکی می کند، دلسوزانه از پدر و مادرها و همسایهها و مردم آن کوی و برزن کمک خواسته می شود. برای فرونشاندن آشوبها و درگیریهای پیش آمده، کدخدا منشی شیوه مناسبی شناخته می شود. یکی از آموزگارها سر از زندان در می آورد، دیگری از بیمارستان. بی شرمی آموزگاری که به یکی از شاگردان عکسهای لختی زنی را می دهد تا با آن کاردستی درست کند.
دست آخر، مدیر به دنبال دادخواستی به دادگستری فراخوانده می شود. با آنکه گویا دادخواست پی گیری نمی شود، مدیر درخواست کناره گیریش را روی همان برگهای نشاندار دادگستری می نویسد و برای دوست پخمه ای که تازگی سرپرست فرهنگ (آموزش و پرورش) شده، می فرستد.
جواب صحیح را به ۳۰۵۰۰ پیامک کنید.
The post چرا نهایتا مدیر مدرسه از مدرسه استعفا کرد؟ appeared first on .